عناصر طراحی جواهر: واحدهای اصلی و ابتدایی که باید بدانید
مکان شما:خانه/مقالات جواهرسازی/سنگ شناسی/عناصر طراحی جواهر: واحدهای اصلی و ابتدایی که باید بدانید…
عناصر طراحی جواهر: واحدهای اصلی و ابتدایی که باید بدانید
قوانین طراحی جواهر به این ترتیب هستند که باید تمام قطعات را با دقت زیر نظر داشته باشید. در اینجا به مواد مورد نظر این قوانین نگاهی اجمالی می اندازیم. عناصر طراحی مبنای هر طراحی بصری هستند که برای رساندن و همچنین گسترش پیام مورد استفاده قرار می گیرند.
در سال ۱۹۴۱ کتابی توسط نظریه پرداز طراحی، میتلند ای گریوز با عنوان « هنر رنگ ها و طراحی» منتشر شد، وی در این کتاب عناصر طراحی که همه ی طراحی ها بر مبنای آنها بنا شده اند عبارتند از « خطوط، مسیر، شکل، اندازه، بافت، ارزش و رنگ». هر قطعه از جواهر از عناصر مختلفی تشکیل شده اند، و همین ترکیب ها هستند که محصول نهایی را می سازند. در ادامه به این پنج عنصر اصلی اشاره خواهیم داشت:
رنگ
این عنصر عنوان « ملکه ی زنبورها» را در میان سایر عناصر داراست، و فرقی ندارد که مقدار زیاد و یا ملایمی استفاده شده باشد. به عنوان مثال، در رستوران ها از رنگ قرمز استفاده می شود به این خاطر که این رنگ جلب توجه کرده و اشتهاآور است.
تنظیم حالات و وضعیت با استفاده از چرخه ی رنگی یعنی رنگ های مشابه، رنگ های متساوی الساقین، مکمل، اصلی( قرمز، آبی، زرد)، تک رنگ، رنگ های سه گانه، و متضاد صورت می گیرد. رنگ های تک رنگه یا مونوکراماتیک به یک رنگ مثل رنگ صورتی گفته می شود. رنگ های مکمل به رنگ های گفته می شود که در چرخه ی رنگی روبروی هم واقع شده اند و رنگ های متساوی الساقین نیز همان کم رنگ شده ی رنگ های مکمل هستند.
این ترکیب نشان از انرژی بسیار و هیجان بالاست. بعد از آن رنگ های متضاد هستند که ترکیبی از رنگ های سایر بخش های چرخه ی رنگی هستند. به عنوان مثال ترکیب آبی و نارنجی، ترکیبی از رنگ های سرد و گرم چرخه ی رنگی می باشد. رنگ های مشابه بر روی چرخه ی رنگی در کنار یکدیگر قرار گرفته اند، تنها کافیست یکی از این رنگ ها را انتخاب کنید و در ادامه خواهید دید که سایر رنگ ها به کمک این رنگ خواهند امد.
رنگ های سه گانه همانطور که از اسمشان پیداست، سه رنگ هستند که با فاصله ی یکسان در چرخه ی رنگی قرار گرفته اند، می توانید با کشیدن یک مثلث بر روی چرخه ی رنگی، این سه رنگ را انتخاب کنید.
هنگامی که ترکیب رنگ خود را انتخاب نمودید، می توانید با کم و زیاد کردن ارزش ها، ته رنگ ها، سایه ها، خلوص رنگی، تغییرات نهایی خود را ایجاد نمایید. به خاطر داشته باشید که هنگامی که استراتژی رنگی خود را مشخص نمودید، زمینه های فرهنگی معنای تصویر را تغییر خواهند داد.
شکل
شکل خطوط بیرونی کلی از یک قطعه هستند و یکی از نخستین عناصری است که در جواهرات، توجهات را به خود جلب می کند. برای ایجاد تاثیرات تصویری عالی، بسیاری از متخصصان استفاده از انواع مختلف اشکال را در ساخت ابعاد شگفت انگیز پیشنهاد می کنند.
شکل ویژگی های طبیعی و هندسی دارند، طبیعی به اشکال بی قاعده و اشکالی که به صورت طبیعی به وجود می آیند اطلاق می شود. پیچیدگی و سیالی اشکال طبیعی نوعی حس آزادی، ناگهانی و غیر قابل پیش بینی بودن را القا می کند.
اشکال هندسی که با نام اشکال مکانیکی نیز شناخته می شوند که جامد، دقیق، زاویه دار و ساخت دست انسان هستند.
اینکه در راه ساده و یا پیچیده به کار گرفته شوند فرقی ندارد، در هر حال تاثیر یک قطعه ی کنترل شده را خواهد داشت که ساختار خاصی داشته و طبق قواعد خود پیش می رود مانند مستطیل و مربع. وقتی که اشکال مختلفی را به طراحی اضافه می کنید، ترکیب کلی به صورت ناخودآگاه به ذهن آمده تا تفاوت ها را بررسی نماید.
خطوط
خطوط مسیرهایی هستند که چشم ها آن ها را دنبال می کنند. فرقی ندارد که خطوط افقی، عمودی، مورب و یا منحنی باشند، خطوط چشم ها را به یک مسیر می کشانند. طول و جهت باید در طول و اندازه ی لباس و فرم بدنی که جواهر روی آن قرار می گیرد، باید در نظر گرفته شود. خطوط غالب همچنین معانی عمیق تری را انتقال می دهند، که این جنبه را پررنگ تر از قبل می کند.
. عمودی- حرکت بالا و پایینی که چشم ها به دنبال آن می روند، حس قدرت و ایستادگی را منتقل کرده که به طراحی ساختار و آرامش می دهند. گفته می شود که این خطوط حس روحانی نیز به همراه دارند.
. افقی- حرکت چشم ها به سمت چپ و راست را به دنبال دارند که حس آرامش و آسودگی را تداعی می کند.
. مورب- به این خاطر که زاویه دار هستند، عموما برای ایجاد حرکت و فعالیت به کار می روند.
. منحنی- هنگامی که کم و ملایم باشند، نوعی آشنایی و راحتی را تداعی می کنند. از طرف دیگر، اگر زاویه های تیزی داشته باشند، حس انرژی، شادی یا خشم را منتقل می کنند.
فضا
در طراحی جواهر، به نقاط میان و اطراف اشیا، فضا می گویند، و دو روش برای آن وجود دارد. فضای مثبت به نقاط محسوس یک قطعه هستند و فضای منفی، به مناطق خالی که هوا در آن جریان دارد، اطلاق می شود. طراحان باید در هنگام محاسبه ی کل ترکیب، برای به دست آوردن اثر مورد نظر باید فضاهای میان و اطراف طرح ها را کم و زیاد کنند. به عنوان مثال، می توانید دو عنصر را در طراحی جواهر روی یکدیگر قرار داده تا عنصر بالاتر، نزدیک تر به نظر برسد.
شاید این سوال برایتان پیش آمده باشد که وقتی فضای منفی به هیچ موادی نیاز ندارند بنابراین چه تاثیری دارند؛ اول اینکه، اگه به دنبال فضای خالی بیشتری هستید، فضای منفی قطعه را خلوت تر نموده و ساده تر خواهد بود. دوم اینکه، فضای منفی چشم ها را برای بررسی قطعه ی جواهر آزاد می گذارند، یعنی زمانی ایجاد می کنند که ذهن اندکی استراحت کرده و خود را برای دیدن سایر قطعات در ادامه ی جواهر آماده می سازد.
بافت
این عنصر تقریبا همیشه در همه ی طراحی ها وجود دارد. هنگامی که مشتری از کار شما استفاده می کند، چه حسی خواهد داشت؟ برای پاسخ به این پرسش چاره ای جز لمس سطح آن نخواهیم داشت. حتی می توانید احساس فرد را از پوشیدن آن قطعه بدانید. بنابراین، بافت در طراحی جواهر کیفیت سطح دریافت شده و یا حقیقی قطعه می باشد. دو نوع بافت وجود دارد: بافت فیزیکی- که می توانید آن را لمس کنید- و بافت تصویری- که از تصور در خلق ابعاد بهره می گیرد.
گروسولار ، خواص و کاربردهای آن
بافت ها می توانند سخت، نرم و لطیف، بافته، کنده کاری شده و یا نوک دار باشند، و در هر صورت اجزای جالبی به طراحی می افزایند که توجه مشتری را به خود جلب خواهند نمود. تغییر و دست کاری در ترکیب های مختلف توجه بیشتری به محصول نهایی جلب خواهد نمود.
حال که با برخی عناصر اصلی طراحی جواهر به صورت مختصر آشنا شدید، قوانین را دقیق تر مطالعه نمایید. وقتی که قوانین را فرا گرفتید، می توانید آنها را پشت سر گذاشته و سبک خود را ابداع نمایید. همه ی این قوانین و عناصر در کار شما به کار نخواهند رفت، تجربه های بیشتری کسب کرده و ترکیب های جدید و خلاقانه بسازید.
